معنی نوعی کامیون
واژه پیشنهادی
حل جدول
ترکی به فارسی
کامیون
لغت نامه دهخدا
کامیون. [ی ُ] (فرانسوی، اِ) اتومبیل بزرگ بارکشی. این لفظ فرانسوی است. (فرهنگ نظام).
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) اتومبیل بزرگ که برای حمل و نقل بار به کار می رود.
فرهنگ فارسی هوشیار
اتومبیل بزرگ بارکشی
فارسی به آلمانی
Lastauto (m), Lastkraftwagen (m), Lastwagen (m)
فرهنگ عمید
خودرو بزرگ مخصوص حملونقل با قسمتی برای حمل بار که ثابت است،
فرهنگ واژههای فارسی سره
باری
مترادف و متضاد زبان فارسی
اتومبیل، تریلی، خودرو، کامانکار، ماشین، موتور
فارسی به عربی
شاحنه
فارسی به ایتالیایی
camion
معادل ابجد
263